لفور سلاملفور دوست داشتنی و زیبا

ترکه داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!

ترکه دو تومنیش تو جوب میفته دست می کنه تو جوب پنج تومانی پیدا می کنه بعد یک سه تومانی می ندازه تو جوب

تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه …. ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟

لره از کنار جن رد میشه…جن میگه بسم الله این دیگه کی بود

به ترکه میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… دیگه نمیری!

از ترکه می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!

از ترکه می پرسن اسم سعدی چیه میگه: … میدون

اصفهانیه میره دکتر. دکتره بعداز معاینه کامل میگه: آقا تقریباً همه اورگانهای شما خرابند! من تعجب می کنم شما چه جوری تا حالا زنده موندین!؟ اصفهانیه: خب، آخه تا حالا نیومده بودم دکتر!!!!

اصفهانیه 25 تومانی تو دستش عرق می كنه, می گه هرچی گریه كنی خرجت نمی كنم.

یك روز چند تا ترك میخواستند به طرف خورشید مسافرت بكنند به انها میگویند اگر بروید كباب میشوید تركها میگویند ما طوری برنامه ریزی كردیم كه شب برسیم! بهشون میگن: خورشید مگه روز و شب داره؟ ترکا میگن: بابا... شبام مگه خورشید داره؟!!!!!!!

غضنفر میره تو یه كتابفروشی .... میگه : وولك پوستر مو رو داری ؟ ........... كتابفروش میگه : نه ........ آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم كردی ؟!!!

ترکه سوار سمند میشه. صدای زن میاد : درب خودرو باز است... ترکه درو می بنده میگه بستم!! حالا هرجا قایم شدی بیا بیرون جیگر!!!

لره می ره تهران زنگ می زنه خونه می گه: من دیگه ایران برنمی گردم

يك لر بعد از 10 دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه اره فقط آفتابه نداشت

لره داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!

لره تلويزيون ميخره بعد کنترلشو پس مياره به صاحب مغازه ميگه بيا داداش اين ماشين حساب توش بود ما حرومي بهمون نمياد .

روابط عمومي بانک مرکزي اعلام کرد: از هم ميهنان آذري زبان خواهشمنديم 5هزار تومني را پشت نويسي نفرماييد..!!!!

به يارو ميگن اصول دين را نام ببر. ميگه: توحيد، نبوت، امامت، رسالت، ونک!

تهرانيه داشت واسه ترکه خالي مي بست مي گه من يه سگ دارم وقتي مياد خونه در مي زنه ترکه مي گه : چرا؟ مگه سگت كليد نداره ؟؟؟؟

غضنفر به زنش میگه: اگه بچمون پسر باشه اسم بابای منو میذاریم روش. زنش میگه: اگه دختر باشه چی؟ میگه: اونوقت اسم بابای تو رو میذاریم روش!

ترکه مي خواسته زير دريايي آمريکايي ها رو غرق کنه در مي زنه و فرار مي کنه!!!

تركه ميره امام زاده ميبينه يه دختره ميگه خدايا يه شوهر خوب به من بده! تركه خودشو ميندازه بغل دختره ميگه خدايا هول نه

لره رو ميگيرن ميگن پدر سوخته چرا پشت ماشينت نوشتي امام با سالاد ! ميگه مگه چيه ؟ از شما بهتره که مينويسين خدا با ماست

تركه 2000 تومني پيدا مي كنه ميگه ما از اين شانسا نداريم پارش میکنه میندازه !!!

ترکه ديش ماهوارشو می ذاره رو پشت بوم روش مينويسه کولر!!

ترکه واسه رفیقاس خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن . رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ ترکه یه خورده فکر می کنه بعد می گه: اهان خیآبون شهید بروسلی

ترکه فیلم جنگی می بینه .اخر فیلم که تموم می شه جو می گیردش سینه خیز می ره تلویزیون رو خاموش می کنه

تركه دم در دبيرستان دخترونه ميفته تو جوب واسه اينكه ضايع نشه ميگه:هركي منو در اورد مال خودش

فارسه ميره پيش خدا ميگه:خدا آخه دكتر لر ، مهندس لر ، فوتباليست لر ، چرا اينقدر تبعيض؟ خدا ميگه :جبرئيل بوو بيو بينم ي ايگه چه ؟

ترکه از يه نفر میپرسه آقا قبله کدوم طرفه ؟ يارو ميگه از اين طرف . ترکه ميگه : يعنی هنوز بايد خيلی برم ؟!

ترکه دکتر ميشه بعد واسه مريضش دو تا قرص مينويسه و ميگه : يکيشو يه ربع قبل از خواب بخور يکی ديگشو قبل از اينکه بيدار بشی بخور !!!!!!

آبادانیه میره تو یه کتابفروشی …. میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟ ……….. کتابفروش میگه : نه …….. آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!

دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم. دومی میگه: همش همین؟ اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟ دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟!

یه تهرانیه و آبادانیه رو داشتن اعدام میگردن تهرانیه مثل بید میلرزید... آبادانیه با خونسردیه تمام نگاهی کرد به تهرانیه و گفت: کا مگه بار اولته!!؟

آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!...

يه آبادانيه وسط خيابون ايستاده بوده يه هو مي بينه سيل داره همه جا رو مي گيره . عينک ريبونشو در مي آره مي زاره رو دمپايي ابريش هل مي ده رو آب مي گه تو خودته نجات بده مو يه خاکي تو سروم مي کنم !

بعد از زلزله بم يه آبادنی رو از زير آوار در ميارن . ترکه دستش موبايل بوده ميگه ويبراتو رو حال اومديد !؟!؟!؟!؟!؟!

ترکه از يه نفر می پرسه : آقا ساعت چنده ؟ طرف ميگه ساعت ۵ . ترکه ميگه ای بابا از صبح تا حالا هر کسی يه چيزی ميگه !!

ترکه نماز قضاهاش زياد ميشه يه کاربن ميذاره زير جانمازش !!!!!!

می‌تونی دویست هزار تومن به من قرض بدی ؟ می‌دونم كه داری ! خواهش می كنم كمكم كن ، به خدا بهت برمی‌گردونم ....
( التماس غضنفر به یك دستگاه خودپرداز !!! )

به غضنفر میگن نامزدی مثل چی میمونه میگه مثل اینه كه بابات برات دوچرخه بخره نذاره سوار شی

غضنفرخودشو میمالیده به سپر ماشین! میگن که چی کار میکنی بابا,میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم!

به غضنفرمیگن دستشویی چند بخشه‎?‎ میگه دوبخش زنانه ,مردانه

غضنفر میره رستوران، گارسون میگه: غذای امروز «كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه: «كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی؟

یه روز غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها !!!

============================

دختر اصفهانی به دوست پسرش می‌گه: شب بیا خونمون، اگه موقعیت خوب بود من یه سكه می‌اندازم پایین. شب می‌شه، دختره یه سكه می‌اندازه پایین ولی هرچقدر وامیسته میبینه پسره بالا نمیاد، سرش رو از پنجره بیرون می‌بره و میگه: چرا نمیای؟ پسره میگه: دارم دنبال سكه می‌گردم! دختره میگه: بیا بالا، بهش كش بسته بودم، الان تو دستمه

آبادانیه میگه : دیشب آبادان زلزله 11 ریشتری اومد. رفیقش میگه: پس آبادان با خاک یکی شد دیگه ؟ آبادانیه میگه : بع ، ولک ، مگه بچه ها گذاشتن